متن زیر گوشه هایی از مصاحبه استاد علیرضا پناهیان با ماهنامه سینمایی 24(همشهری ) است که ایشان بطور کامل به مفهوم سینمای دینی می پردازند و در خلال مصاحبه برخی مصادیق فیلم دینی را مورد نقد و ارزیابی قرار می دهند،از دیگر نکات جالب این مصاحبه، بحث اختلاف سلیقه ایشان با حضرت آقا در مورد فیلم طلا و مس است که چند وقتی نقل محافل حزب اللهی بود،حاج آقا در این مصاحبه بطور کامل نظرات خود را در مورد سینما و نوع پرداخت به موضوعات دینی مطرح می کند،پیشنهاد می کنم این قسمت های برش زده شده از مصاحبه را که در مورد فیلم طلا و مس است مطالعه بفرمایید.(مشاهده متن کامل مصاحبه در سایت کتاب نیوز)
در مورد طلا و مس احساس کردم تمام حرفهای خوب فیلم در خدمت یک انحراف و اشکال اساسی قرار گرفته.
صراحتاً آن انحراف را توضیح میدهید؟ بله، من معتقدم طلا و مس میآید برای نشان دادن خوبیهای یک طلبه، سازمان روحانیت و کلیت حوزه را تخریب میکند. آن حاجآقایی که مسئول حوزه است و کاراکتر خوبی نیست، در زیر نور ماه هم همینطور است، تقریباً نمایندهی آن سازمان روحانیت است. در کل این مدرسهی علمیه هم شما یک آدم خوب نمیبینید جز یک طلبه که لباس شخصی است و دارد کار میکند تا امرار معاش کند. حالا من به این مشکل فرعی کاری ندارم که فیلمساز معتقد است روحانی باید از طریق کاسبی امرار معاش کند.
یعنی اعتقاد دارید این وضعیت عمداً چیده شده تا روحانیت تخریب شود؟
من وارد نقد فیلمساز نمیشوم، ولی شما بیایید احتمال بدهید که این ناشی از ضعف فیلمساز است که چون بلد نبوده داستان را بدون چنین حاشیههایی از آب دربیاورد، قافیه به تنگ آمده و این جور شده. که البته من قبول ندارم، اما اگر هم از این اشکال به عنوان یک سوءتفاهم بگذریم، از آن عبارت غلط در انتهای فیلم که میتواند نتیجهگیری فیلم محسوب بشود نمیتوان گذشت. در آخر فیلم میبینید فلسفهی همهی کارهای مثبت این آقا رضا در یک جملهی استاد رحیم تئوریزه میشود که میگوید آن ولایتی که شرط قبولی اعمال است محبت به دیگران است. این یک گزارهی ناصحیح است؛ آن ولایتی که شرط قبولی اعمال است ولایت ائمهی هدی علیهم السلام است. دوست داشتن دیگران خوب است ولی شرط قبولی اعمال نیست. این حرفها را ما از کجا درآوردهایم؟ این اشتباه لپی نیست. اشتباه لبی است. وقتی این کلید را در آخر فیلم میبینی، بر میگردی کل فیلم را تفسیر میکنی. و به نکتههای تازهای میرسی. میگویی استاد رحیم چرا شد استاد رحیم؟ آیا چون این قرائت رحمانی از دین است؟ همان قرائت رحمانی که دشمنان ما و روشنفکران لیبرال بر آن تأکید دارند؟ بعد اشکالات دیگری به ذهن میرسد که سوءظن را تقویت میکند، و خوبیهای فیلم را که انکار نمیکنیم کمرنگ میکند.
این حرف درستی است، اما منظورتان این است که اصلاً به حقانیت برداشتهای دیگر اعتقاد ندارید؟ دربارهی همین طلا و مس شما به عنوان یک روحانی نظرتان را اعلام کردید، اما در طیف دیگر واکنشهای دیگری هم دیده شد کسی با سوابق مسعود فراستی که منتقد مورد تأیید نظام است میگوید طلا و مس بهترین فیلم سال است، در طرف دیگر خبر میرسد مقام معظم رهبری تحت تأثیر فیلم قرار گرفتهاند و آن را تحسین کردهاند. خب، در این فضای متنوع، اشکالی ندارد شما بگویید فیلم را نمیپسندید اما لحن و شدت حملات شما به شکلی است که انگار میگویید چه بد که غفلت شده و جلوی ساختهشدن طلا و مس گرفته نشده. واقعاً این شدت لحن را درست میدانید؟ سهمی برای اعتقاد دیگران در نظر نمیگیرید؟
اولاً اصلاً بنده نگفتهام و معتقد هم نیستم که باید جلوی ساخت این جور فیلمها را گرفت. اتفاقاً مخالف ساخت فیلمهای از این بدتر هم نیستم. خوبی این جور فیلمها این است که باب گفتوگو را باز میکند و مردم روشنتر میشوند. سازندگان هم اجازه بدهند نقد شود و خود نیز از آن استقبال کنند. ثانیاً اگر بحث سلیقه باشد هر کسی میتواند سلیقهای داشته باشد و سلیقه چندان قابل نقد نیست؛ ولی دربارهی «عقاید» بحث میکنیم. چه اشکالی دارد؟ چه اشکالی دارد منطقی بودن یک عقیده مورد بحث قرار بگیرد؟ خصوصاً اینکه یک عقیدهای در جامعه تبلیغ شده باشد. اما دربارهی تایید بزرگان از یک فیلم و انتقاد بنده: اولاً شاید قابل جمع باشد، مثلاً در مورد تایید حضرت آقا، ایشان فرموده بودند این اولین فیلمی است که در آن یک طلبهی طبیعی را میبینیم. خب، بله درست است، بازیگر خوب بازی کرده بود. و ظاهراً فرموده بودند به مضامین اخلاقی خوبی پرداخته شده. خب ما هم قبول داریم. اتفاقاً بنده بعداً رفتم و نکات خودم را هم خدمت ایشان عرض کردم. ایشان ضمن تأکید بر اهمیت نقد و بررسی، عرایض بنده را رد نکردند و اظهار لطف هم فرمودند. این فیلم مبلغ یک روحانی خارج از نظام جمهوری اسلامی است، خیالت راحت باشد. در مورد آقای فراستی، اگر فرصتی شد با ایشان گفتوگو خواهم کرد تا ببینیم ایشان مرا قانع میکند یا من ایشان را. البته من نمیدانم ایشان چگونه تأییدی از فیلم داشتهاند، شاید با عرایض بنده قابل جمع باشد. به هر حال باید گفتوگو صورت بگیرد. آدم در طی یک گفتوگو ممکن است زاویهی تازهای برایش باز شود.
لینک مصاحبه ماهنامه سینمایی 24(همشهری) با حضرت حجت الاسلام علیرضا پناهیان در سایت کتاب نیوز